ایده اساسی درآمدزایی بازاریابی شبکه‌ای از فرمول تصاعد گرفته شد، که در سده ششم ق. م. توسط فیثاغورس و در سده سوم ق.م. توسط اقلیدس در کتاب معروف «مقدمات» به جهان معرفی شد.
اولین بار، یک شرکت دوچرخه‌سازی در روسیه از این ایده استفاده کرد و برنامه‌ای ترتیب داد که مشتریان با پرداخت ۱۰ روبل به جای ۵۰ روبل صاحب دوچرخه شوند اگر چهار مشتری دیگر نیز معرفی کنند؛ ولی فروش کمپانی به‌سرعت رو به اشباع رفت. در روسیه به آن «شرکت بَهمنی» و در فرانسه به آن «گلوله برفی» لقب دادند و صد در صد تقلب و کلاهبرداری تلقی شد. از آن پس، سیاستمداران، اقتصاددانان و جامعه شناسان زیادی به دنبال پیدا کردن راهی بودند که از این ایده به نفع همه استفاده کنند.
اولین کمپانی که به‌طور رسمی فعالیت بازاریابی چند سطحی را در سال ۱۹۳۰ آغاز کرد، کمپانی ویتامین کالیفرنیا بود که نام خود را در سال ۱۹۳۹ به نوترالایت تغییر داد و امروزه محصولات خود را از طریق کمپانی ام‌وی به فروش می‌رساند.

به گفتهٔ کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC)، شرکت هرمی شرکتی‌ست که به اعضایش حق کمیسیون می‌دهد تا افراد جدید را وارد کنند. شرکت‌های هرمی محصولی را نمی‌فروشند و پول‌های مشتریان را در یکجا جمع می‌کنند و با آن کاری انجام نمی‌دهند. این شرکت‌ها در اکثر کشورهای دنیا از جمله ایران غیرقانونی هستند؛ چون در ازای جذب افراد پول می‌دهند به‌طور اجتناب‌ناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، به جز عده‌ای که در بالای هرم هستند همه دست خالی می‌مانند یا به عبارتی پول خود را می‌بازند. 
FTC می‌گوید داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمی‌کند. بعضی از شرکت‌های هرمی برای رد گم کردن، استراتژی خود را بازاریابی چندسطحی معرفی کرده و محصولی را در پلان خود قرار می‌دهند ولی چون هدفشان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، یا اینکه دریافت محصول در آن شرکت‌ها مشروط به فعالیت در پلان تجاری‌شان است که برای کسانی‌که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند مشتری پیدا کنند، پول از دست می‌رود. دو مشخصه بارز کمپانی‌های هرمی:

انبار کردن کالا
کمپانی مشتریان را وادار می‌کند که تعداد هر چه بیشتری کالا (عموماً با قیمت بسیار بالایی) بخرند تا درآمد بیشتری داشته باشند، حتی اگر نتوانند آن کالاها را به مصرف برسانند. در این صورت افراد رأس هرم سود هنگفتی می‌کنند در حالیکه محصول چندانی را به بازار ارائه نکرده‌اند و محصولات در زیرزمین‌ها انبار شده‌اند.
عدم خرده فروشی (فروش جزء به مردم)
به دلیل کیفیت پایین محصولات و هزینهٔ بالای آنها، در اغلب شرکت‌های هرمی محصولات فقط بین اعضای داخل هرم توزیع می‌شود، نه بین مردم عادی بیرون از هرم.

شرکت‌های تخلف‌کننده:
شرکت‌های متعددی وجود داشته‌اند که بعد از سال‌ها فعالیت تحت عنوان بازاریابی شبکه‌ای متهم به ترفند هرمی، کلاهبرداری و جرائم دیگر شده‌اند. عمده شناسایی چنین جرایمی توسط اف‌تی‌سی، اس‌ایی‌سی و وزارت دادگستری آمریکا صورت می‌گیرد. از جمله این شرکت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

هربالایف:
کمیسیون فدرال تجارت در سال ۲۰۱۶، هربالایف را متهم به استفاده از مدل هرمی کرد. متن اعلامیه این کمیسیون شامل این جمله بود که «کسب درآمد به‌واسطه فروش محصولات هربالایف تقریباً غیرممکن است.» هربالایف در نهایت جریمه‌ای ۲۰۰ میلیون دلاری پرداخت و وعده‌داد ساختار تجاری هرمی خود را تغییر دهد. هربالایف در سال ۲۰۱۹، به دلیل گمراه‌کردن سرمایه‌گذاران، جریمه‌ای ۲۰ میلیون دلاری به کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا پرداخت کرد.

ادووکر
کمیسیون فدرال تجارت در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد مدل تجارت ادووکر براساس ترفند هرمی بوده‌است. این شرکت جریمه‌ای ۱۵۰ میلیون دلاری پرداخت کرد.

نکسیام:
نکسیام یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای بود که به برده‌داری جنسی، قاچاق انسان و اخاذی متهم‌شد. کیت رانیر، بنیان‌گذار این شرکت در سال ۲۰۱۹ به جرم قاچاق جنسی انسان و اخاذی به ۱۵ سال حبس محکوم گردید.

ویما:
کمیسیون فدرال تجارت در سال ۲۰۱۵ افشا کرد که شرکت بازاریابی شبکه‌ای ویما از ترفند هرمی استفاده می‌کرده‌است و اساس تجارت آن سوءاستفاده از جوانان بوده‌است. این شرکت در نهایت توسط FTC بسته‌شد.[۲۴][۲۵]

:
با در نظر گرفتن مسئله تصاعد و رشد نمایی تعداد زیرشاخه‌های هر نفر می‌توان به سرعت تعداد زیادی مشتری و در واقع تعداد زیادی فروشنده جذب کرد اما در جهان واقعی این امر ممکن است؟ اگر تعداد زیرشاخه‌های هر نفر را ۴ نفر در نظر بگیریم و نفر اول ده لایه زیرشاخه داشته باشد به رقم باور نکردنی یک میلیون نفر می‌رسیم. آیا یک شرکت بازاریابی با حوزه محدود کاری و محصولات تخصصی می‌تواند یک میلیون بازاریاب داشته باشد؟ مسئله‌ای که در این مورد شرکت با آن روبه رو می‌شود مسئله اشباع بازار است. پس از مدتی بازاریاب‌های جدید که قصد دارند زیرشاخه بگیرند با افرادی روبه رو می‌شوند که یا قبلاً عضو شده‌اند یا قبلاً به آن‌ها پیشنهاد داده شده و مورد توجه آن‌ها قرار نگرفته. در این زمان جذب عضو جدید و فروشنده اضافی برای اعضای جدید ممکن نیست و مجموعه با اشباع و رکود مواجه می‌شود. 
برخی شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای و بازاریاب‌های فعال مدعی هستند که این اتفاق هرگز نمی‌افتد اما اشباع در بازاریابی چند سطحی حتمی است. 
ماهیت بازاریابی شبکه‌ای باعث می‌شود این ماشین زیر وزن خودش له شود. اما چگونه؟ بازاریابی شبکه‌ای با وعده موفقیت و داشتن زیرمجموعه‌های پرتعداد برای هر توزیع‌کننده اقدام به کار می‌کند. فرض کنید همه چیز خوب پیش رود و فروشنده‌ها روز به روز بیشتر شوند. وقتی تعداد فروشنده‌ها به واسطه افزایش نمایی و تصاعدی به حالت نهایی خود برسد دیگر بازاریابی برای استخدام موجود نخواهد بود. حال شرکت با انبوهی از فروشندگان رو به رو است که قصد دارند محصولات را به خریداران عرضه کنند اما کدام خریدار؟ خود خریداران تبدیل به فروشنده شده‌اند. دیگر در سمت خریدار کسی نمانده و همه قصد فروش دارند. در این حالت حجم عظیم عرضه و میل بالای فروشندگان به عرضه کالا و اشباع بازار باعث ضرر گسترده توزیع کنندگان رده پایین می‌شود.