در کنترل ذهن زمان خیلی مهمه و کنترل ذهن ثانیه ای ارزش داره:
یک لحظه فردی شخصی رو با رفتارش ناراحت و عصبانی می کنه،در یک لحظه از کنترل خارج میشه حرفی رو میزنه که نباید میزد در یک لحظه با هم درگیر میشن چاقو می‌کشه و فرو می کنه در بدن شخص،متأسفانه برخی اشتباهات در دنیا قابل جبران نیست و برخی تاوان سنگینی داره و انسان به خاطر مرتکب شدن برخی اشتباهات مجبور میشه تا آخر عمر تاوان اون اشتباه رو پس بده
و در زمان های حساس عصبانیت و... هر لحظه ممکنه انسان اشتباه کنه بنابراین هر چه شخص در زمان کوتاه تری و در کمترین زمان بتونه ذهن خودش رو کنترل کنه هم تونسته به مهارت بالایی در کنترل ذهن برسه و هم تونسته از بروز خطاها و اشتباهات احتمالی که منجر به خسارت و زیان میشه جلوگیری کنه و چون شخص در کمترین زمان ذهن خودش رو کنترل می کنه از تصمیمات و رفتار شتابزده که باعث خطاهای احتمالی میشه جلوگیری میشه و در واقع شخص با کنترل ذهن در زمان های حساس ذهن خودش رو آروم می کنه تا با هوش خود تصمیم درست و بهتری بگیره و از بروز خطا جلوگیری کنه پس در نتیجه استفاده بهینه از زمان در کنترل ذهن مهمه و نقش تعیین کننده داره.
فواید کنترل و مدیریت ذهن:
—انرژی ذهن خود را با فکر کردن به مسائل بیهوده هدر نمی دهیم.
—تمرکز بیشتر میشه.
—زندگی راحت تر میشه.
—به آرامش عمیق تری در زندگی دست خواهید یافت.
—عملکرد بسیار بهتری نسبت به گذشته خواهیم داشت.
—نتیجه ی کارها و فعالیت هایی که انجام می دهیم بهتر میشه.
—قدر لحظات زندگی را می دانید و بیشتر در لحظه می توان بود و وقت خود را صرف فکر کردن زیاد به آینده و گذشته نمی کنیم.
—احساس سر درگمی از بین می رود.
—احتمال رسیدن به خواسته ها و موفقیت بیشتر
البته موارد دیگری هم هست که باعث میشه شخص به خواسته های ذهنش نخواد نه بگه:
یکی از آن موارد فکر کردن به نکات مثبت اون عادت و صرفا توجه به نکات مثبت آن هست: یعنی مثلا شخص وقتی به انجام دادن کاری وابسته شده وقتی که ذهن با یادآوری به شخص
انجام دادن اون کار رو میخواد در آن لحظه شخص فقط نکات مثبت اون عادت رو می بینه و به آن توجه می کنه دیگه نکات منفی اون رو نمی بینه در واقع بیشتر ذهن نکات مثبت اون عادت رو به شخص نشون میده و با اینکار شخص رو بر می انگیزه تا با شتاب و شوق و تمایل به سمت انجام اون عادت بره تا ذهن برنده بشه و به خواسته ی خودش برسه،نکته ای که وجود داره اگر اون عادت منفی که شخص به آن وابسته هست دارای عوارض جسمی و روحی باشه که پس از انجام آن شخص به آن دچار بشه شخص شوق و حال خوبی که قبل از انجام اون عادت داشت دیگه نداره و دچار عوارض جسمی و روحی آن میشه یعنی در لحظات اول که ذهن،شخص رو میخواد به سمت اون عادت بکشونه،شیطان نیز از فرصت سوء استفاده می کنه و یک شیرینی و القا کاذب نسبت به نکات مثبت و لذت زودگذر آن در قالب فکر در شخص ایجاد می کنه و میخواد که شخص رو به عجله بیندازه تا سریع بره اون عادت رو انجام بده و چون شخص ممکنه خودش هم اون عادت رو دوست داشته باشه و یک نوع کشش هم در رفتن به سمت اون عادت در شخص وجود داشته باشه در چنین مواقعی شخص به جای اینکه بیاد به نکات مثبت و شیرینی اون عادت فکر کنه باید به نکات منفی و عوارض اون عادت فکر کنه و هر لحظه اون عادت و شیرینی اون رو با فکر کردن به عوارض آن تلخ تر و تلخ تر کنه و در ذهن خودش تصور کنه اون کار مثل سم هست و با تمام وجود از اون کار بدش بیاد و متنفر بشه تا کمک کنه و شخص رو نسبت به انجام آن سرد سرد کنه و از انجام اون کار منصرف کنه.
و اون عادت رو از تمام جوانب بررسی
کنه که این کار چقدر برام ضرر داره؟ چقدر سود و منفعت داره؟ وقتی از خودش این سوال ها رو می پرسه: حالا تهش که چی؟ حالا که چی؟
و وقتی خودش منطقی با قضیه برخورد می کنه به این نتیجه میرسه که انجام این عادت منفی به طور کل هیچ ارزشی نداره و در واقع به جای سود ضرر های زیادی به شخص وارد میکنه که در نتیجه ی تصمیمات نسنجیده،اشتباه و بله گفتن به خواسته های ذهن هست که در نتیجه شخص وقتی فهمید که کارش اشتباهه باید اون رو جبران کنه و دیگه اشتباه قبلی خودش رو تکرار نکنه و در واقع انسان با درست تصمیم گرفتن با کمک عقل و هوش خود میتونه از هر تصمیم عجولانه و نسنجیده خواسته های ذهن جلوگیری کرده و هر تصمیمی که به ضرر شخص هست و ضررش بیشترش از سودش هست از انجام آن منصرف بشه و با هوش خودش بر ذهن خودش پیروز و مسلط بشه.
یک مورد دیگه که باعث میشه فرد به خواسته ی
ذهن خود نه نگه:
گفتن این آخرین باره
فقط همین یه دفعه
فقط همین یه بار
در واقع آخرین باری وجود نداره و این نوعی گول زدن خود هست و فرد با وابستگی خود،وارد یک چرخه ی تکراری میشه که بیرون آمدن از آن مشکله و نیازمند اراده ی قوی و استقامت و سر سختی و تلاش بسیار است.
با توجه به مطالب گفته شده از جمله ترفند های کنترل ذهن در هنگام ترک عادت های منفی،موارد زیر است که در هنگام کنار گذاشتن آن عادت ها کاربرد دارد:
تلخ تر کردن شیرینی و نکات مثبت عادت های منفی و مرور زیان های آن و بزرگتر کردن زیان ها و تصور عادات منفی به عنوان سم و متنفر شدن از آن برای کنار گذاشتن آن عادت منفی.
ارزیابی همه جانبه موضوع قبل از انجام آن،ارزیابی اینکه این کار درسته یا غلط؟
ارزیابی اینکه این کار چقدر سود و منفعت داره؟
چقدر ضرر و زیان داره؟
ارزیابی اینکه با انجام آن چه چیزهایی به دست میارم و چه چیزهایی از دست میدم؟