| رابطهی خوب! |
مدرسهی پزشکی هاروارد، از سال ۱۹۳۸ شروع به بررسی و ردیابی وضعیت زندگی ۷۲۴ نفر از بزرگسالان ۱۹ سال به بالا کرده است و اخیراً بخشی از نتایج آن را اعلام کرده که در عین سادگی، عمیقاً مهم هستند. نتایج طولانیترین پژوهشی که بشر تا کنون بر روی انسانها انجام داده، نشان میدهد که «رابطه خوب» با عمر طولانی، سلامت جسمانی-روانی و شادکامی ارتباط دارد. این در حالی است که «تنهایی» با شادکامی کمتر، عمر نسبتاً کوتاه و مشکلات جسمانی-روانی همراه است. در واقع این نتایج نشان میدهد که «رابطه» همهچیز است و اگر میخواهید کیفیت زندگیتان بهبود پیدا کند، بایستی تعاملات و روابط با کیفیتی داشته باشید. این ایده را روانکاوان با رویکرد «روابط ابژه» و «ارتباطی» در میانههای سدهی گذشته به شکلی خیلی جدیتر مطرح کردند. آنها معتقد بودند که اساساً روان از رابطه ساخته شده است و بنابراین تمام هستی آدمی و عمر روانشناختیاش با رابطه معنا پیدا میکند. در درمان نیز این روانکاوان روی رابطه تاکید جدی دارند و معتقدند که «این رابطه است که درمان میکند». معروف است که مایکل بالینت (روانکاو)، در آموزش پزشکی بسیار کارکُشته و ماهر بوده است. او معمایی داشته که همیشه برای پزشکان دیگر مطرح میکرد. میپرسید: «قویترین دارویی که تابحال تجویز کردهاید چه بوده است؟». هر کس سعی میکرد جوابی بدهد. ولی خودش در آخر میگفت: «رابطه».
| در مغز عاشق چه می گذرد؟ |
محققان تحقیقی انجام دادهاند تا دریابند در مغز عاشق چه میگذرد و برای آن مراحلی را در نظر گرفتند. هلن فیشر که انسانشناس تکاملی است عشق را در سه مرحله تقسیم بندی کرده است:
۱. جذب شدن به هم. دراین مرحله ما و معشوق چنان به هم جذب میشویم که بخش مهمی از انرژی و ساخت زمانمان نسبت به هم یا حداقل در مفهوم با هم است.
۲. الحاق و الصاق به هم است که در این مرحله دو نفر تمایل پیدا میکنند در کنار هم باشند و رابطه را شروع میکنند و در این رابطه با هم مفهوم عشق را تجربه میکنند.
۳. صمیمیت و تعهد است. در هر یک از این مراحل در مغز ما با توجه به ناقلان عصبی اتفاقاتی میافتد که باعث میشود ما احساس عاشقی کنیم.
در تحقیق گستردهای که در سوئد انجام شد به این نتیجه رسیدند که: بین مغز عاشق و مغز فرد معتاد شباهتهایی وجود دارد و این شباهتها را مورد سنجش قرار دادند و بدین ترتیب الگوی ثابتی پیدا کردند. در هر دو این افراد یعنی فرد عاشق و فرد معتاد، تمایل زیادی به آنچه که به آن وابستگی وجود دارد، دیده میشود. آنچه که به آن عاشق یا معتادیم ما را به این سمت میبرد که بخواهیم آن را برای خودمان تکرار کنیم. اسم یا بوی آن یا نزدیک شدن به آن، برایمان هیجان دارد و میل به تکرار، در ما رفتار ایجاد میکند که این رفتار در فرد معتاد رفتارهایی مربوط به اعتیاد و در فرد عاشق انواع عاشقی کردنهاست.
رفتارهای ما شامل رفتارهای کلامی و غیرکلامی هستند و مهمترین بخش رفتار، غیرکلامی است که ۵۷ درصد زبان بدن است و ۳۵ درصد رفتار، کلامی و لحن صدا است و فقط ۸ درصد محتوای کلام است. بنابراین زبان بدن شما، استایل و چگونگی نشستن و راه رفتن، ایستادن و ریزبیانهای زبان بدن، معیارهایی هستند که ارتباط را تحت تاثیر قرار میدهند. عشق پخته، عشقی است که فرد به آن زمان داده، در این زمان طرف مقابلش را شناخته، قدمت میل به تکرار در او ایجاد کرده و توانسته است از منظر ساختار نورولوژیک تعادلی برقرار کند و معشوق را در کنار خود نگه دارد تا از هم لذت ببرند.
| حقیقتهایی درمورد رابطه که باید بدانیم |
۱. یک رابطهی خوب به گفتوگو و تلاش نیاز دارد؛ هیچ رابطهای کامل و بدون ایراد نیست.
۲. هیچ رابطهای نمیتونه تمام خلاهای عاطفی یک فرد رو پر کنه، و قسمتی از این احساسات به خاطر زخمهای خودمون هست.
۳. در یک رابطه گاهی احساس خشم، غم و تنهایی وجود دارد؛ در نتیجه نباید توقع داشته باشیم که هیچ آسیبی در رابطه وجود نداشته باشد.