تکنیک ها و تمرینات بسیاری وجود دارد که با تمرین این منابع می توان تکنیک خود را بهتر کنیم. اما چطور این تکنیک ها می توانند بیان را موزیکال تر کنند ؟
به عنوان شاگرد در سال های جوانی من بیشتر با غریزه و احساساتم بیان خود را داشتم. بیشتر به انگشتانم اعتماد می کردم که آنچه را احساس می کنم بیان کنند. اما هیچ گاه آنچنان که باید آنچه حس می کردم را نمی توانستم بیان کنم. زیرا برای بیان خلاقانه باید احساسات نیز به درستی بیان شوند. اگر قرار بود که همه چیز با احساس و غریزه پیش رود پس نکات تئوری چه جایگاهی داشتند ؟
تمام این سوالات در ذهنم بود تا زمانی که یک بار قطعه را باید می نواختم که هیچ اجرا و ضبطی از آن وجود نداشت . صرف نظر از درست نواختن نت ها به این نکته پی بردم که هیچ گاه دیدگاه و ایده ی خاصی در ذهنم برای بیان یک قطعه جدید نداشتم.
حال یک موزیسین وقتی یک قطعه جدید را می آموزد نت ها و علامت ها که بر ورق نت می بیند چگونه باید صدا دهد ؟
ایزابل هروکس پروفسور دانشگاه کبک و 9 گیتاریست رفتار تمرینی 9 گیتاریست را با تجربیات متفاوت مورد بررسی قرار دادند . در این تحقیق هر کدام از آنها یک قطعه جدید از آندره یورک به نام Why را فرامی گرفتند.
گذشته از اینکه تمام تمرینات آنها با ویدیو ضبط گردید ، از آنها خواسته شد تمام آنچه شفاهی بیان می کنند و تمام نظراتشان در مورد تمرین را بیان کنند و در انتها دیده شد که تغییر بزرگی در تمرین موزیسین ها شکل گرفته است .
هیچ کدام از افراد اجازه نداشتند که به ضبط اصلی قطعه گوش دهند و اطمینان حاصل شد که هر نوازنده بیان شخصی خود را از قطعه اجرا کرده اند.
پس نوازندگان وقت خود را چگونه صرف تمرین کرده اند ؟
8 استراتژی :
گیتاریست ها ده ها استراتژی متفاوت برای تمرین و بیان شخصی خود داشتند که می توان آنها را به هشت دسته اصلی تقسیم بندی کرد :
1.ساختار موزیکال
نه گیتاریست روش های مختلفی هر کدام برای آنالیز فرم و هارمونی و ملودی قطعه داشتند. بعضی از آنها یک قدم جلوتر برداشته و ایده های موزیکال خود را هنگام آنالیز نیز در قطعه نوشتند.
استراتژی های مهم موزیسین ها برای بیان شخصی
قسمت دوم
2. منابع موسیقیایی
گیتاریست ها تجربیات قدیمی خود را از قطعات مشابه آن قطعه و یا آثار دیگری از همان آهنگساز یادداشت و اجرا کردند.
3. اکتشاف
اکتشاف و جستجو روش های جدید یکی دیگر از روش هایی بود که گیتاریست ها از آن استفاده کردند. به نظر می رسد که این فرایند اکتشاف با تجربه کردن تکنیک های مختلف مانند انگشت گذاری های متفاوت ، تغییر دادن زمان بندی ها ، ریتم ، سرعت و تغییر دادن آرتیکولاسیون ها و تغییر در رنگ و صدا صورت می گیرد.
نقل قول یکی از شرکت کنندگان در تحقیق : " به طور کلی زمانی که نمی دانم چه کاری را می خواهم انجام دهم و یا زمانی که احساس می کنم به صورت مکانیکی ساز می زنم ، شروع به انجام بعضی از تغییرات می کنم که خودم آنها را کشف می کنم ."
4. ارزیابی و سنجش :
گیتاریست ها در مورد حفظ یک روش موثر و کارآمد تلاش می کردند. آنها یک روش را بدون ارزیابی نتیجه دهی آن بارها و بارها تکرار نمی کردند. در عوض ، آنها به طور مداوم روش خود را اول با آنچه در متن و نت اصلی بود مقایسه می کردند و دوم مفهومی که آنها از قطعه برداشت کرده بودند .
5. پشتوانه موسیقیایی قوی
بسیاری از گیتاریست ها به تجربیات شخصی و حافظه خود برای بیان احساساتشان اتکا کردند. بعضی از آنها از جملات آشنا و تصوراتی که در حالات مشابه قبلا داشته اند ، زمانی که دیگران سعی داشتند تصور شخصی و برداشت خود را خلق کنند ، استفاده کردند.
6. استراتژی های روانشناسی
تعدادی از گیتاریست ها راه های مختلفی برای تمرکز کردن داشتند ، مانند رها ساختن ضمیر ناخودآگاه و ارتباط گرفتن با احساسات درونی .
7. تجسم کردن
تعداد کمی از گیتاریست ها تمرین ذهنی و تجسم و تصویرسازی در ذهن را انجام دادند ، جمله ای که این تمرین آنها را شرح می دهد : از زمان آخرین تمرین ، بیشتر سعی کردم که صداها را در ذهنم بشنوم و متصور شوم و تلاش کردم آن طور که حقیقتا دوست دارم صداها را بشنوم و اجرا کنم.
8. گسترش و پرداخت
تعدادی از گیتاریست ها بین نواختن قطعه یک استراحت به خود دادند و برای ضبط کردن قطعه کمی قبل از آن به ذهن خود استراحت دادند.
هر گیتاریستی از روش های منحصر به فرد خود استفاده کرد ، اما تعدادی از روش ها بود که تقریبا بیشتر آنها از آن استفاده کردند
استراتژی های مهم موزیسین ها برای بیان شخصی
قسمت سوم
1. آنالیز :
هرشخصی زمانی را برای برداشت مفهوم هنری خود از قطعه اختصاص داد ، چه با آنالیز قطعه از نگاه تئوریک و چه با استفاده از اطلاعاتی که از رپرتوارهای قبلی خود داشته است .
2. داشتن هدف در ذهن :
هر فردی مفهومی موسیقیایی را در ذهن خود برای تمریناتش دنبال می کند و همیشه برای هدفی می کوشد.
3. کشف و تجربه :
هر فردی مشغول کشف و تجربیات موسیقیایی خود می باشد ، آزمودن راه های جدید که کدام جواب می دهد و کدام تاثیری ندرد.
4. ارتباط دادن موسیقی و زندگی :
بسیاری از موزیسین ها از داستان سازی و همانند سازی برای جهت دادن به ایده ها ی خود و بیان با احساس بیشتر کمک می گیرند. البته این روش ممکن است برای همه جوابگو نباشد.
شنونده باشید :
بسیاری از ما در امتحانات مختلف شرکت کرده ایم . حال جای خود را عوض کنید و خود شنونده باشید. وقتی یک قطعه را با اجراهای متفاوت می شنوید خیلی سخت است که بهترین کار را انتخاب کنید.
چنین تجربه ای بسیار جالب می تواند باشد چون شما از دیدگاه دیگری به موسیقی گوش می سپارید و این تجربه می تواند در مورد تمرینات و اجراهای خود شما هم صدق کند.
گوش دهید و نظرتان را یادداشت کنید.
مرحله یک : به 9 اجرای متفاوت فقط یکبار گوش دهید.( دقیقا مانند ژوری ). از هر ویدیو می توانید 60 ثانیه اول را گوش دهید. دقت کنید که تمامی نت ها را به درستی بشنوید.
مرحله دو : بعد از گوش دادن به 9 اجرا شروع کنید به نوشتن نظرتان و دلایلی که برای نظر خود دارید. به طور مثال من اجرای شماره 7 را دوست داشتم به دلیل اجرای دقیق نت ها و کنتراست و دینامیک درست.